جشن پایان پیش دبستانی
عشق زندگی من دیروز جشن پایان پیش دبستانیت بود اینقدر ذوق داشتی باید شعر ایران رو اجرا می کردی با دوستات و اخر برنامه هم دعا می خوندی چقدر حس خوبی داشتیم من و بابایی تو سالن جشن من یاد بچگی های ساقی افتاده بودم اونم درست مثل تو کوچولو بود و همینطوری لباس پوشیده بود و من هم اون موقع کوچیک بودم چقدر دیروز حالمون خوب بود دختر کوچولوی ما داره کم کم بزرگ می شه ...
نویسنده :
مامان شیما
15:30